top of page

رقص به عنوان کنش گر سیاسی-اجتماعی

در یادداشت های گذشته و همچنین در ویدیویی به تاریخ ۴آبان / ۲۶اکتبر به قابلیت موسیقی و رقص برای هم صدا و همراه کردن مردم اشاره کردم. اینکه همین امر باعث شده تا موسیقی (و رقص) همیشه با بیشترین سانسور و حمله از سوی رژیم مواجه شود. در این مقاله  با آوردن مواردی که با استفاده از موسیقی و رقص مردم توانسته اند اعتراضات اجتماعی خود را پیش برده و به اهداف خود دست پیدا کنند، بیشتر به این موضوع خواهم پرداخت.  

البته در مورد جامعه ی ایران این موضوع با تابوی بزرگی که بیشتر فرهنگی-مذهبی ست تا سیاسی-اجتماعی مواجه است. همین گره می تواند چنین مدل از اعتراض را تاثیرگذارتر کند. اما به ناچار هزینه بیشتر باید پرداخته شود.

در یادداشت های گذشته اشاره کرده ام که: 'ِیکی از بزرگترین معضلات نسل جوان و آزادی خواهان و طرفداران مدرنیته و آزادی های اجتماعی سوای حکومت این است که چگونه به قشر سنت گرا و مذهبی بفهمانند که اعتقادات آن دسته نباید مانعی برای آزادی دیگران باشد. و آنچه مغایر عقاید آنهاست حق دیگران است، حتی فرزندانشان.'ِ

در این باره راهی غیر از آگاهی دادن و آموزش و گذر زمان نمی بینم و صد البته که شرایط ایجاد شده توسط حکومت می تواند این وضعیت را متعادل کند و یا به افراطی گری قشر مذهبی-سنتی دامن بزند که در شرایط کنونی ما با وضعیت دوم مواجه هستیم. اما بیشتر و بیشتر جوانان ایرانی نیز می خواهند بیان هنری رقص و موسیقی داشته باشند و هویت و بدن و بودش خود را توسط رقصیدن و شادی و پایکوبی بیان کنند. 

مورد و مانع بعدی عدم وجود چنین فرهنگی (فرهنگ کلوپ - club culture) و عدم رشد تکاملی آن در طول چهار دهه ی گذشته است و همچنین برداشت و تعبیر غلط از چنین فرهنگ و حرکت و اجتماعاتی ست  که باز ریشه در سنت گرایی و عدم وجود آزادی های فردی در کوچکترین و اولین هسته ی اجتماعی که همان خانواده می باشد، دارد. در جامعه ی بسته ی ایران که از جانب سنت و حکومت تحت فشار است، آمیزش دختر و پسر و بیان آزادانه بدن و جنسیت را محدود و ممنوع کرده و آن را به ابتذال نسبت می دهد. چه بسا آنها پایه و اساس بیان وجود فردی و هویت و در نتیجه ایستادگی برای حقوق و بودش فردی و اجتماعی خود می باشند. این محدودیت در جامعه ایران سبب ایجاد تنش در بین رابطه ی سالم و همراه با احترام بین انسان ها می شود. اشاره کنم که اگر جامعه می توانست مسیر تکامل طبیعی این آزادی ها را در طول چهل سال گذشته نیز ادامه دهد شرایطی چه بسا بهتر برای نسل امروز متصور بود. افزایش وسایل ارتباط جمعی و گسترش اطلاع رسانی کمکی بسزا در این مورد کرده و بر این باورم که جوانان این نسل به راحتی توانایی ایجاد این تغییر و درک احترام متقابل و رضایت و موافقت (consent) در هر مرحله از آمیزش و رفتار های نشاط آور اجتماعی و فردی را دارند.

در ادامه می خواهم با آوردن موارد و پدیده ها با اشاره به مجموعه ای نمایشگاهی با عنوان 'Dance of Urgency' که شاید بتوان به 'رقص فوریت' ترجمه اش کرد، به کیوریتوری بوگومیر دورینگر (Bogomir Doringer) هنرمند صرب-هلندی بپردازم. خاطر نشان کنم به گزیده ای از مطالب می پردازم که بیشتر در چهارچوب این مقاله و موضوعیت ایران میگنجند.


------------------------------------------------------------------------------------------

بخش ۲
  ‘Dance of Urgency’ - 'رقص فوریت'

مجموعه ای با عنوان 'Dance of Urgency' که شاید بتوان آن را 'رقص فوریت' ترجمه کرد در مجموعه ی موزه/Museum Quartier وین - اتریش در Q21-Freiraum در طول تابستان گذشته به نمایش درآمد. از اواسط بهار گذشته از این برگزاری این نمایشگاه با خبر بودم و به مطالعه مفاهیم بطن این مجموعه پرداختم. این مقاله قبل از بازدید شخصی ام  از نمایشگاه آغاز شد و بعد به تکمیل آن پرداختم. علاقه و تجربه ی شخصی ام در مورد رقص و کارهای هنری که در این زمینه آفریده ام مرا به این مجموعه جذب کرد. بجا یافتم تا این مفهوم و متن را به شرایط کنونی ایران نسبت دهم و مقایسه کنم و برای آشنایی هر چه بیشتر مخاطب فارسی زبان به این موضوع بپردازم.

  ترجمه و برگرفته شده از متن اصلی نمایشگاه: 
 
"خاطرات کلوپ(clubbing) در دوران بمباران بلگراد توسط ناتو  NATO در سال ۱۹۹۹ عاملی بود تا بوگومیر دورینگر (Bogomir Doringer) کیوریتور، هنرمند و کاندیدای دکترا در رشته ی پژوهش هنری Artistic Research در دانشگاه هنرهای کاربردی وین University of Applied Arts, Vienna به خصوص در این مجموعه به عنوان یک پدیده سیاسی بنگرد. در سال ۲۰۱۴ او در پروژه ای با عنوان "من تنها میرقصم" - 'I Dance Alone'  آغاز به مستند سازی و ثبت کردن فرهنگ رقصیدن در کلوپ ها و دیگر مکان ها و فضا های مشابه در سر تا سر دنیا کرد. 

در کشور هایی که سیستم فروپاشیده و موسسات فرهنگی حضور ندارند کلوپ ها به قطب ها یی تبدیل می شوند که مردم در آنها گرد آمده و به معاشرت اجتماعی می پردازند، حرکت می کنند و یاد می گیرند. همچنین فضاهایی هستند که جوانان تحت تاثیر قرار می گیرند. زمانی که کلوپ ها به عنوان مکانی تعبیر می شوند که تغییرات اجتماعی را بازتاب می دهند، آزمایه ی فرهنگ رقص بهتر می تواند به پیش بینی جنبش های اجتماعی کمک کند. همچنین دورینگر بازگشت قدرت سیاسی را بر صحنه ی رقص (Dance floor) عنوان می کند.

برای مثال Jazar Crew (فلسطین) به عنوان ستاره ی محلی موزیک الکترونیک به جوانان فلسطینی سیما و چهره می بخشد. Mamba Negra (برزیل) که به توانمندسازی زنان و دگرباشان جنسی +LGBTQ می پردازد. و یا Cxema (اوکراین)  که رویداد های Rave شان محلی ست برای دیدار گروه ها و اجتماعات جوانان ترقی خواه. 

زمانی که مردم برای رقصیدن جمع می شوند از طریق پیوند های احساسی و فیزیکی بر حرکات یکدیگر اثر می گذارند. در ماه مه  ۲۰۱۸ نیروهای مسلح دولتی گرجستان به کلوپ تکنو BASSIANI در تفلیس یورش بردند. کلوپ برای فعالیت های سیاسی-اجتماعی معروف است. روز بعد پانزده هزار نفر برای اعتراض بر علیه این یورش به خیابان ها می ریزند تا خواستار پوزش کامل دولت شوند. مهمترین شعار آنها این بود: "ما با هم میرقصیم، ما با هم مبارزه می کنیم." فیلم تجربی 'برقص یا بمیر' - 'Dance or Die' ساخته ی( Naja Orashvili and Giorgi Kikonishvili (BASSIANI اهمیت سیاسی رقص  را دنبال می کند. و نشان می دهد کلوپ های رقص چگونه راه را برای فرهنگ جوانان و کاملا جدید صاف کرده اند. این رویداد در تفلیس الهام بخش جنبش های دیگری می شود. هفتاد هزار نفر در برلین  بر علیه فاشیسم گرد می آیند. گردهمایی توسط "Reclaim Club culture" - "فرهنگ کلوپ را فراخوانی کنید"  شبکه ای از کلوپ ها و فعالین فرهنگی و پژوهشگران  برنامه ریزی می شود. 

کورنلیوس هریس Cornelius Harris و مارک فلش Mark Flash ، که هر دو بخشی از مجموعه تاریخی با اهمیت موسیقی زیرزمینی مقاومت UR) Underground Resistance) هستند مقاله ای ویدیویی بطور اختصاصی برای این نمایشگاه ساختند. که تاریخچه شکل های موسیقی مقاومت آفریقایی آمریکایی ها را مستند می کند و نشان می دهد که چگونه موسیقی برای تلاش های آزادی خواهانه در ایالات متحده و فرای آن مرکزیت داشته است. حوزه ی صداهایی از طبل ها که پس از اینکه متوجه  پیام های پنهانی در آنها شدند در ایالات متحده ممنوع شد. پیام هایی به مانند آهنگ های انجیلی که برای فرار موسی از مصر بکار برده می شد و رمزی بور برای فرار از برده داری. این بدنبال آواهایی ست که برای موسیقی جنبش های حقوق مدنی و تکنو و مقاومت زیر زمینی بکار برده شد.

رقص به عنوان سبکی از رابطه  اجتماعی تعبیر می شود، بشکل ارتباط غیر لفظی، نوعی از بیان هنری و به عنوان یک رفتار آیینی. هنوز به ندرت کسی به صحنه ی رقص می نگرد  تا درک کند افراد و گروه های در حال رقص چه چیزی را بیان می کنند و چگونه رقصیدن آنها در کلوپ ها بازتاب شرایط سیاسی-اجتماعی جامعه است. 

چگونه Rave-o-lution (شباهت داده شده به کلمه Revolution / انقلاب) در مارس  ۲۰۱۸ در مقابل پارلمان در تفلیس یا تظاهرات ضد فاشیستی برلین در همان ماه به آیین دیونیس باز می گردد و یا چررا نوا های آنها از درام های آفریقایی-آمریکایی می آیند؟ 

خیزش اجتماعات به نظر بازتاب نوسان جو سیاسی می باشند. در چند ماه گذشته ، اعتراضات گوناگون شکل غافلگیرانه مانند Rave 4 Climate (پاریس) برای تغییرات اقلیمی، اعتراض به خروج انگلیس از اتحادیه اروپا Brexit Protest Rave  (لندن)، against gentrification (برلین و روتردام)،  آزادی های حقوق بشری Free Human Rights Open Air  (وین) و غیره را اتخاذ کرده است."
 
    ------------------------------------------------------------------------------------------

بخش ۳ 
ادامه مقا له:

حضور کلوپ ها و عادی شدن چنین فرهنگی در ایران با وجود چنین سیستم سیاسی-مذهبی بسیار دور از دسترس می نماید. اما آنچه که با آوردن و ترجمه ی مطالب بالا می خواهم بدان اشاره کنم تاثیر گذاری بسزای سیاسی-اجتماعی پدیده رقص و آواهای موسیقی است. رقصیدن، شادی، تحرک و تجربه مشترک اجتماعی که همزمان احساسی و فیزیکی می باشد و عاری از لفظ و لغات، می تواند انسان ها را به یکدیگر پیوند دهد. تمامی این تجربیات در طی چهار دهه ی گذشته برای ایرانی ها و جوانان در فضا های امن و پارتی های خانگی محبوس شده و از تجربه اجتماعی وسیع تر جلوگیری شده است. این وقفه چهار دهه ای نیاز به تابو شکنی دارد تا رقص و موسیقی دوباره به سطح جامعه و فرهنگ آن باز گردد. رقص و موسیقی بخشی جدایی ناپذیر از تمامی فرهنگ ها در سراسر جهان است. تمامی فرهنگ ها نوعی از آیین را دارند. همچنین ایران گوناگونی فراوانی از آیین و مراسم رقص را دارد که این رژیم بیشترین تلاش را در از هم پاشیدن و سانسور آنها بکار برده است.

اینکه چگونه این حرکت می تواند شکل بگیرد تا به جنبشی تاثیرگذار و آزادی خواهانه و مدنی تبدیل شود جای تأ مل و آزمودن بسیار دارد. اما استفاده از هر فرصتی برای ایجاد چنین جمع و پیوندی بین مردم به توانمند سازی آنها و یکپارچگی بیشتر مردم و در نهایت شکل گیری جنبش با خواسته های مختلف شود. آنچه که قابلیت تغییر در فضای فرهنگی، اجتماعی-مذهبی و سیاسی-اجتماعی را دارد و مهمتر از همه به افزایش اعتماد بنفس در بین جوانان و هویت وجودی آنها خواهد انجاميد و در نتیجه ایستادگی برای حقوق اساسی شان.

نوشته و ترجمه
افراز انتصاری بهار تا پاییز ۹۸

 

Culture, Arts & Rights II

Iran case

bottom of page